برای دقایقی با اهل بیت علیهم السلام

بسم الله الرحمن الرحیم
از مسعده بن صدقه، ازحضرت صادق (ع)نقل است كه امير المومنين وصي رسول الله(ص)خطبه اي بدين شرح ايراد فرمود:ازرسول خدا (ص)شنيدم كه مي فرمود«شما چگونه خواهيدبودوقتي كه گرفتار فتنه اي شويد كه در آن محيط،افرادصغير آن جوان شوندو پيران در آن فرسوده گردند(كنايه از امتدادآن دارد)وبنوعي كه جمعي آن را سنت وآيين خويش سازند،واگرتغييريابداعتراض كرده وگويند كه فعل منكري آورده،در آن محيط ،، سنت دستخوش تغيير شده وگرفتاري شديد گردد،وزن وبچه به
اسيري گرفته شوند .وآن فتنه همچون آتشي كه هيزم را در بر مي گيرد
ايشان را گرفته و مي سوزاند،ومانند سنگ زيرين آسياب تمام درد را
مي چشند،مردم به غير دين تفّقه كنند وبدون عمل تنها مي آموزند،ودنيا
را با عمل به آخرت طلب مي كنند».
سپس امير المو منين (ع)در حاليكه گروهي ازاهل بيت وشيعيان مخصوصش وي را همراهي مي كردند بر منبر رفته وپس از حمد وثناي الهي و صلوات  بر رسولخدا:فرمود :
واليان پيش از ما متصدي كارهاي بزرگ وامرهاي عظيم شده اند و از
روي عمدبا رسول خدا (ص)مخالفت كردند،واگر من مردم را از آن منع
و امر به ترك آن نمايم،و بخواهم ايشان را به همانجايي كه رسولخدا (ص) خواسته بود برگردانم،تمام لشكرم از اطراف من پراكنده شوند،
تا جايكه فقط من ومعدودي از شيعيانم باقي بمانيم ،همانها كه به فضل
و امامت من ازكتاب خدا وسنت پيامبر معرفت يافتند ،فكر مي كنيد اگر من شما را امر كنم كه مقام ابراهيم (ع) رابه همانجا كه رسولخدا برده بود برگردانيد،و فدك را به ورثه فاطمه (ع)رد كنيد،و صاع و مد رسولخدا (ص) را به همان ميزان سابق بازگردانيد،وامر كنم كه زمينهايي كه خود پيغمبربراي افراد مشخصي قرار داده بود به ايشان پس دهيد ،وخانه جعفر بن ابيطالب را به ورثه اش بازپس داده وآنرا خراب نموده و از مسجد
خارج كنم،وخمس را به اهل آن دهم، وهر قضاي به جوري را رد كنم
و زن و بچه اسير بني تغلب را آزادكنم،وآنچه از زمين خيبر تقسيم شده همه را برگردانم،وديوان عطا را تعطيل كرده، وهمانند رسولخدا آنرا
عطاكنم،وآنرا دست به دست توانگران قرار ندهم چه خواهد شد؟؟!!!!
بخدا سوگند،به مردم فرمان دادم كه در ماه رمضان جز نماز هاي واجب را به جماعت نخوانند ؛كه يكي از افراد جنگجوي لشكرم كه شمشيرش
باما بود فرياد زد :(اسلام و اهل آن هلاك شد ،سنت عَُمِردستخوش تغيير شد!او از اقامه نماز جماعت در ماه رمضان نهي كرد!)
تا اينكه ترسيدم نكند در ناحيه اي از لشكرم بر من شورش شود ،
بارخدايا از اينهمه گرفتاري كه از جانب سران گمراهي وداعيان به آتش به من واين امت رسيد تنها به تو شكايت مي كنم!
وبالاتر از همه سهم ذوي القربي يا همان خويشاونداني است كه خداوند
درقرآن«واعلموانما غنمتم من شي........»انفال41و اين تنها مختص ماست.بخداكه منظور از ذوي القربي ماييم،همانها كه خداوند ايشان را
مقرون به خود و پيامبرش فرموده .سپس فرمود :براي ما در صدقه هيچ نصيبي قرار نداد ،خداوندسبحان پيامبرخود و ما را اكرام داشت از اينكه به ما اوساخ اموال مردم را بخوراند .
پس يك مردي پرسيد :من چيزهاي زيادي از قرآن و روايات نبوي از سلمان و ابوذر و مقداد شنيده ام كه با انچه در نزد مردم است مغاير مي باشد وباز از شما چيزي درتصديق آنچه شنيده ام مي شنوم ،ودر دست مردم مطالب بسياري از تفسير قرآن و احاديث نبوي مي بينم كه شما با انها مخالفيد و همه را باطل ميدانيد ،آيا معتقديد كه مردم عمداً به رسولخدا
دروغ مي بندند و قرآن را به آراي خود تفسير مي كنند ؟
گفت:آنحضرت متوجه من شده و فرمود :پرسشي كردي اكنون پاسخش را
بفهم،همانانزد مردم حق وباطل ـــ راست و دروغ ــ ناسخ و منسوخ
عام و خاص ــ محكم و متشابه و خاطره درست ونادرست همه هست،
ودرزمان آن حضرت مردم بر او دروغ مي بستند تا اينكه ميانشان برخاسته و فرمـــــــــــــود :«اي مردم همانا دروغ بندان بر من زياد
شده اند هر كه عمداً به من دروغ بندد بايد جاي نشستن خود را در
دوزخ بيابد»خرمافروش گويد :واضح وآشكار است كه علي وصي رسول خاتم (ص) از شيخين بخاطرجهلشان نسبت به اداره امور  حكومت اسلامي و داخل كردن بدعتهاي بي شمار كه نتيجه اش گمراه كردن امت
اسلامي بود.ناراحت است .وعدم رضايت خود را همواره در خطبه ها
وسفارشاتي كه به مردم مي كرد بيان مي داشت .واگر كمي دقت كنيم
مي بينيم سنت شكني شيخين باعث وقوع حادثه كربلا شد .
لعنت الله الي قوم الظالمين
احتجاج طبرسي مطلب146

نظرات شما عزیزان:

نام :

آدرس ایمیل:

وب سایت/بلاگ :

متن پیام:

نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: